يادداشتها
۹ فروردین ۱۳۸۹
اسم تو
اسمت را
بر روی تمام شیشه های بخار گرفته
می نویسم
با انگشتانی که یخ زده اند
.
پس کی زمستان تمام می شود؟
کی دوباره دستان مرا گرم خواهی کرد؟
هپی نیو یر
!
12 دی 1384 ساعت 9:52
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر