۹ فروردین ۱۳۸۹

چهل سالگي


بی صبرانه منتظر تولد چهل سالگی ام هستم
قرار است
ناصر خسرو بیاید به خوابم
بگوید:"  بس است دیگر.
بیدار شو مرد! "
و من بیدار شوم.
آنگاه کوذکان نیشابور به دنبالم  می افتند
 سنگم می زنند
و به جرم ادعای خدایی
بر دارم می آویزند

12 آذر 1384 ساعت 10:48

هیچ نظری موجود نیست: